خب، دروغ چرا؟ توی خانه و خانواده و فامیل و حتی دوستان، تقریبا تنها کسی که به همه چیز نقد دارد و برای هرچیزی میتواند یک نقطه ضعف پیدا کند، من هستم. یعنی وقتی با پدیده ای روبرو میشوم که جدید است، اول اینکه کجاش ایراد دارد و چطور باید میبود تا بهتر باشد به ذهنم میرسد و این، برای بقیه افراد فامیل و خانواده که توقع داشتند با توجه به علاقهای که به روانشناسی و مثبتاندیشی و اینطور چیزها داشتم، یک آدم درست و حسابیتری باشم، واقعاً غیرمنتظره است. یکبار یکی از اقوام یک حکایت فرستاد که جمله اولش با عبارت «روزی زنی زیبا...» شروع میشد. دیدم همه دارند در مورد پیام اصلی داستان که گوشههای سیاسی هم داش مشاهدات روزمره...
ادامه مطلبما را در سایت مشاهدات روزمره دنبال می کنید
برچسب : عزیزانِ,غرغروی, نویسنده : ruzmareo بازدید : 10 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 12:37